دفترچه خاطرات یک مانگاکای ایرانی

مجموعه ای از نوشته ها،اسکچ ها و طرح های خام

دفترچه خاطرات یک مانگاکای ایرانی

مجموعه ای از نوشته ها،اسکچ ها و طرح های خام

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «صنعت سرگرمی» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم




فصل اول من و دنیا:سخته که مهارت برای شروع حرفه ی مورد علاقت نداشته باشی،سخته که کارهات خوب از آب در نیان و هی هی هی مجبور باشی تلاش کنی تا بهتر و بهتر بشی،اما عجیب می دونی چیه؟اینکه تمام این مراحل رو رد کنی،یعنی مهارتت بالا باشه،کارت هم خوب از آب دربیاد اما کسی نبیندش!این یکی واقعا مثل یه جور معادله ی پوچه،اصلا انگار جواب نداشته باشه!به خصوص تو کارهای هنری این واقعا حرص آدم رو بیشتر از کارهای دیگه درمیاره!چون لطف کارهنری به دیده شدنش هست!شما هرکار باهر هدفی انجام بدی،به هدفت اگه بخوای برسی باید اول کارت دیده بشه،چه به خاطر خدا انجامش داده باشی و چه برای خودت!اما واقعیت اینه گاهی حس می کنم کارهام محو هستن،اصلا کسی سمتشون نمیره!جالبه گاهی که دیگران می بینن همگی می گن خوبه،اما کمتر کسی زحمت خوندنشو به خودش میده!مانگاهارو می گم!واقعیت اینه مردم ما آدمهای چندان اهل مطالعه ای نیستن!اگر درس و مدرسه و دانشگاه هم نبود،بازار نشر در ایران کلا ورشکست شده بود شاید!و حد مطالعه ی ملت ما صرفا خلاصه می شد در جملات اکثرا بی سر وته عکس نوشته های شبکه های اجتماعی!حتی به جرئت میتونم بگم ماعاشقان انیمه در ایران بیشتر داریم تا مانگا!درحالیکه در خود ژاپن و یا حتی ایالات متحده بعنوان دو قطب صنعت سرگرمی در شرق و غرب(که البته آمریکا از حیث قدرت در این زمینه قابل قیاس با ژاپن نیست و ارباب کل جهانه!)مانگا و کمیک به نوعی پایه هستن!در ژاپن که اکثر انیمه ها لااقل آثار معروف و محبوبی مثل ناروتو از روی مانگاها ساخته میشن،در آمریکا هم اکثر آثار فانتزی به یکباره از آسمون به زمین نمیان!بلکه در صنعت کمیک عقبه دارن،مردم قهرمانان داستان رو میشناسن و دوستشون دارن!




فصل دوم  ایران:واقعیت اینه تو کشور ما، بهتره بگیم چیزی به  اسم صنعت سرگرمی وجود نداره،اون جریان شبهه سرگرمی ساز هم که هست در  هنر هفتم (سینما  )و البته تلویزیون خلاصه شده. سینما و تلویزیون که ساخت آثار قابل رقابت و توجه در اونها خرج زیادی برمیداره! و نتیجه ی این خرج بردار بودن رو هم حالاکه صداوسیما چندسالیه با کسری بودجه روبرو شده بیشتر می تونیم حس کنیم!تاجائیکه پخش سریالهای فاخر در تلویزیون و مشخصا شبکه1(جمعه شبها)،با فواصل طولانی صورت می گیره و مثلا در فاصله ی پایان پخش کلاه پهلوی تا معمای شاه مدتهاکیفیت آثار روی آنتن شبکه یک،پایین اومد!و برون مرزی های سیما هم که مدتهاست برگ برنده ای مثل امام علی(ع)،مختارنامه،مریم مقدس(س) و یوسف پیامبر(ع)دستشون رو نگرفته؛ بارها و بارها و بارها دست به پخش مجدد این سریالها و یا پخش سایر آثار محبوب سالهای گذشته میزنن!
سینما هم که بدتر است و بهتر نه! بوی گند غربزدگی و هنر و تجربه در آشی که اهالی هنر هفتم این مملکت برای ملت پخته اند،چندسال اخیر آنقدر درگاه سینماهارا برداشته که کمتر کسی جرئت رفتن به سینما دارد،خدا می داند شاید سینما شده مختص اساتید و محصلین سینما!فارغ از اینکه همیشه برای خود من سوال بوده احساس قلبی این گروه نسبت به آنچه بر پرده ی هنر و تجربه می بینند واقعا چیه، اما حس + هم که داشته باشند در این گیر ودار کی به داد سرگرمی مردم برسه؟کی به داد تربیت نسل های آینده برسه؟واقعیت تلخ درمورد سینمای امروز ما شاید این باشد که اهالی آن نگاهشان بر پرده و حق خود نسبت به سینما شبیه نگاه یک ریاضیدان،فیزیکدان،فیلسوف یا پزشک به یک همایش تخصصی رشته ی خود شده!فارغ از اینکه هنر فرق می کند!



فصل سوم به دنبال جایگزین : ...و اما بعد!سیما که با آنهمه کارمندانش که در حکم نان خوران سازمان اند! بی بودجه است،سینماگران هم که چسببیدن به غرب و پرستیژ پوشالی و اینستاگرام بازی و جذب فالوئر بیشتر دغدغه ی اصلی شان شده،صنعت سرگرمی ملی پس چه می شود؟نکنه قراره جم تی وی و فارسی وان و... تامین کننده ی سرگرمی ملت مسلمان ما باشند؟جریان ارزشی احتمالا می گوید:خوب بحمدالله پول هم که نیست فیلمی بسازیم،باشد هم پخش کننده ی خوب کجاست؟اصلا مگر مافیای سینما و شرکت های پخش کننده می گذارند؟موسیقی هم وضعش مشابه است،یکی دو تا خواننده و آهنگساز ارزشی داریم بقیه از دم خاص اند!خاص!موسیقی قدرتمند و غول است!موثر است ولی تصویر یک کارکرد دارد و موسیقی یکی!بعلاوه در موسیقی به خصوص با کلام،در موج های پس از آن تمرکز بر رو شخص خواننده است اما آثار تصویری کمتر به این روز می افتند!پس چه می توان کرد؟



فصل چهارم سوال من از جریان ارزشی :حالا سوال اینجاست چرا ما سعی نمی کنیم کمیک خوان شویم؟مگر غیر از این هست که تولید آثار سینمایی و تلویزیونی هزینه ی بالایی دارند،مگر غیر از این است که در موسیقی ابتکار عمل با رقباست و نقایص دیگر هم بر آن وارداست،مگر غیر از اینست که مردم ما به مطالعه عادت ندارند و باید این فرهنگ غلط را هم اصلاح کنیم؟...



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۴ ، ۱۷:۴۹
مانگاکا